حدیث

ساخت وبلاگ

راوی : جمشید دواری 

در اوایل تیرماه ۱۳۶۱ گردان رعد به فرماندهی خیرالله جنت شعار  ما را به محور کوشک اعزام نموده بودند ، ماه رمضان بود و گرمای جنوب بیداد می کرد ؛ فرمانده گروهان ما پدر اولادی و فرمانده دسته نیز برادر عابدین عباسی بود طی ۲۰ روز تا آغاز عملیات رمضان علاوه بر آمادگی جسمانی کلاس های متعددی در زمینه آموزش احکام ، قرائت قرآن و احادیث روی بچه ها کار می شد. تراکم و میزان کلاس ها به قدری زیاد بود که بچه‌ها در امور عقیدتی سیاسی استاد شده بودند .

جمشید دواری در جمع همرزمان

زنده یاد اسدالله غلامی فضلی که عضو دسته ما بود از کلاس های عقیدتی خسته و فراری بود و حاضر بود همه کارهای دسته از تدارکاتی گرفته تا نظافت و غیره را انجام دهد اما از شرکت در کلاسها معاف شود ؛ از قضا روزی که تعداد زیادی از نیروهای دسته پیرامون هم نشسته و اسدالله در حال درست کردن چای زغالی بود فرمانده دسته به یکباره از بچه ها خواست که هر کدام به نوبت یک حدیث را گفته تا به نفر آخر برسد.

 اسدالله که نزد من نشسته بود بی قرار بود و در فکر خروج و فرار از جمع بود ، از یک طرف نمی دانست  چه حدیثی بگوید و از سوی دیگر همه بچه‌ها زیر چشمی وی را نگریسته تا ببینند چه عکس العملی انجام می دهد؛ لحظه آخر که نوبت اسدالله که فرا رسید ؛ با کمی مکث گفت النظافته من الایمان ، و به یکباره جمع زدند زیر خنده ؛ می‌گفت خدا به ذهنم در اون لحظات رسانید در حالی که آمادگی نداشتم و تا مدت‌ها بچه‌های دسته خاطره این حدیث را به یادش می آوردند ؛ بسیاری از این نیروها در جریان عملیات رمضان ، ماه رمضان و گرمای محور کوشک و زید در شرق بصره به شهادت رسیدند یاد و نامشان گرامی باد
#جمشید_دواری
#عملیات_رمضان
#کوشک_شرق_بصره
#کلاس_عقیدتی_سیاسی
http://telegram.me/safeer59
http://Www.Safeer.blogfa.com

 

سفیر...
ما را در سایت سفیر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 6safeer4 بازدید : 189 تاريخ : چهارشنبه 10 ارديبهشت 1399 ساعت: 17:50