دلایل و چرایی جنگ بعد از فتح خرمشهر

ساخت وبلاگ

دفاع مقدس : چرایی ادامه جنگ بعد از فتح خرمشهر

نویسنده: نجف زراعت پیشه کارشناس ارشد جغرافیای سیاسی

جنگ عراق علیه ایران از طولانی ترین و یکی از  شدیدترین منازعات طی قرن بیستم به شمار می‌آید که تأثیرات عمده‌یی بر ثبات منطقه،جهان اسلام،منازعه‌ی اعراب – اسرائیل، شاهراه نفتی غرب و دیگر منافع ابرقدرت‌ها  گذاشته است و در تاریخ بیش از دو قرن اخیر یک استثناست زیرا برای اولین بار بدون تغییر در مرزهای کشور و حفظ تمامیت ارضی ایران بدون کمک نیروهای خارجی و با تکیه بر مردم توانستیم دشمن را عقب زده و وادار به پذیرش خواسته هایمان بنماییم .

هر واقعه مهم و اثرگذار در روند زمان با دو مشکل و معضل روبرو می شود که ابتدا به نفوذ تحریف و غلو کردن در مورد واقعه می باشد که این مورد به دلیل عدم نگارش واقعیت ها از زبان آفرییندگان آن واقعه صورت می گیرد و افرادی بیرون این گود با کم یا اضافه نمودن به این واقعه آن را از مسیر اصلی خویش خارج می سازند ؛ مشکل و مورد دوم دشمنان هستند که با ایجاد شک یا انحراف در این وقایع سعی می نمایند از اثرات مثبت آن کاسته و با ایجاد موارد شک برانگیز دروغ از ارزش این حوادث بکاهند .

اما بررسی و نقد این وقایع از ضروریات تاریخی به شمار می رود چرا که اگر حادثه و واقعه ای اگر در بوته و محک نقد و بررسی قرار گیرد نقاط ضعف آن مشخص و در اینده سعی بر عدم تکرار آن می شود و نقاط قوت آن نیز برای پیشرفت در سایر امور و به عنوان موتور محرکه مورد استفاده قرار می گیرد ؛ البته متاسفانه باند بازی ها و سیاست بازهای حرفه ای را نباید دست کم بگیریم که از هر عاملی حتی موضوعات ملی در جهت رسیدن به منافع جناحی استفاده می کنند و دفاع مقدس نیز از آن مواردی است که به هیچ جناح و گروهی وابستگی نداشته و همه در خلق این حماسه و حفاظت آن نقش داشته و باید حفاظت نمایند.

جنگ عراق علیه ایران فراز و نشیب های فراوان داشته از هجوم سراسری دشمن و دفاع همه جانبه مردان و زنان این سرزمین در مقاومت 34 روزه خرمشهر و سایر نقاط مورد هجوم تا مدیریت نظامی آقای بنی صدر در کسوت جانشینی فرمانده کل قوا که به دلیل عدم استفاده از ظرفیت های موجود طی هشت ماه نتوانست به نتیجه ملموسی رسیده و سرانجام به همراه رجوی به خارج از کشور فرار نمود،با انجام مدیریت و فرماندهی مشترک توسط ارتش و سپاه ما شاهد آزاد سازی بخش عظیمی از میهن اسلامیمان بودیم و در خرمشهر ، چزابه و غرب دزفول به مرزهای بین المللی رسیدیم و در این مقطع تصمیم گیری سران در مورد چگونگی ادامه جنگ پیش می آید که در فضای مجازی بسیار نمود پیدا کرده است.

 

عملیات بیت المقدس

چرایی و دلایل ادامه جنگ بعد از فتح خرمشهر :

با فتح خرمشهر در سوم خرداد1361 طی عملیات بیت المقدس  بخش های از سرزمین ایران به میزان 5 هزار کیلومترمربع از جمله ارتفاعات ميمک، ارتفاعات مشرف بر نفت شهر و سومار و خود نفت شهر و در جنوب قسمت هايي از فکه و شلمچه و در غرب  بعضي قسمت ها تا ارتفاعات مشرف بر قصرشيرين هنوز در اشغال دشمن بود و چون اين مناطق کمترين فاصله را تا بغداد داشته و از طرفی جزء نقاط مهم نظامی و به اصطلاح نقاط سرکوب محسوب شده و از اين لحاظ براي عراق داراي حساسيت بود لذا اين مناطق را تا پايان جنگ در اشغال خود نگه داشته بود.

فتح خرمشهر[1] که در سال 61 حاصل شد در نتيجه ايجاد انسجام بين نيروها، کسب آمادگي هاي رزمي و دفاعي و پشتيباني هاي مردمي از جنگ، زمين گير کردن و متوقف کردن دشمن در دو سال قبل از آن و انجام عمليات هاي کوچک تا شناسايي و کسب اطلاعات لازم از دشمن بود، که در ابتداي جنگ وجود نداشت. به اين ترتيب در مدت يکسال از آغاز جنگ توان نظامي به آن چنان رشدي رسيد که توانست چندين عمليات مهم پي در پي از جمله عمليات ثامن الائمه، عمليات طريق القدس، عمليات فتح المبين و بلافاصله عمليات بيت المقدس را در طول اين يکسال انجام دهد که در نتيجه آن سوم خرداد سال 61 خرمشهر آزاد شد و اين نتيجه انسجام يک ملت و تهيه طرح ها و ملزومات آن بوده است.در آن زمان چون عراق در موضع ضعف قرار گرفته بود دم از صلح و آتش بس مي زد. هیات ها  سازمان ها و سران کشورهای بعضاً طرفدار عراق آن زمان پي در پي با مقامات ما ديدار مي کردند و پيغام مي دادند که شما آتش بس را بپذيريد و نظرشان آن بود که در همين نقطه اي که عراق در داخل خاک مان متوقف شده ما آتش بس را بپذيريم.

 در آن زمان رهبران ما آگاه بودند که اگر ما آتش بس را با وجود حضور عراق در خاک مان بپذيريم ديگر هيچگاه عراق از خاک ما خارج نخواهد شد ضمن آنکه تشخيص متجاوز، استقرار قرارداد 1975 و تنبيه متجاوز را اصلاً مطرح نمي کردند. چون نمونه هاي زيادي از اين نوع آتش بس ها در دنيا وجود دارد. بطور مثال آخرين جنگ اسرائيل غاصب و سوريه که در سال 1973 بوده بلندي هاي جولان در اشغال اسرائيل غاصب بوده و هنوز هم پس از گذشت حدود چهل سال در آنجا ارتش دو طرف جبهه دارند. در کشمير هند و پاکستان نيز وضع به همين گونه است و از 1948 تاکنون، هنوز در مقابل هم هستند. کره شمالي و جنوبي هم همين وضعيت را دارند.

 

دلایل ادامه جنگ بعد از فتح خرمشهر

مدتی پس از فتح خرمشهر تحلیل گران سازمان سپاه در ایلات متحده به این نتیجه رسیدند که در صورت ادامه همین روند، عراق در جنگ با ایران شکست خواهد خورد و دیگر اینکه احتمال مداخله سایر اعراب در جنگ و منطقه ای شدن آن نیز وجود دارد. تا اوایل تیر 61 رونالد ریگان به این نتیجه رسید که ایالات متحده نمی تواند اجازه دهد که عراق بازنده این جنگ باشد و باید به هر قیمتی جلوی شکست کامل عراق را بگیرد و لذا سیل کمک های نظامی و تدارکاتی از کشورهای حامی عراق به سمت بغداد سرازیر شد.

نظرات مسئولین نظام در زمینه ادامه جنگ بعد از فتح خرمشهر:

نظر امام خمینی ره:

بعد از فتح خرمشهر سه جلسه در حضور امام برای تعیین تکلیف وضعیت جنگ و نحوه رویارویی با عراق تشکیل شد که اولین جلسه عصر سوم خرداد با حضور سیاسیون و دومی ششم خرداد با حضور کلیه سیاسیون و فرماندهان نظامی ارتش و سپاه بود سومین جلسه دوهفته بعد و اعلام نظر امام ره در این زمینه بود. امام ره  معتقد به ادامه جنگ بود اما مخالفت ورود به خاک عراق بود. اعتقاد امام بر این بود که می توان با همین فشارهای نظامی و تهدیدکننده  حقوق خود را از عراق گرفت ؛ البته یک مصاحبه منتشر نشده از مرحوم حاج سیدآحمدآقا نیز وجود دارد که در آن به تمایل نظر امام به پایان جنگ حکایت می کند ضمن این که برخی سران از نظامی و سیاسی اعتقادشان بر این بود که با کشیده شدن جنگ به خاک عراق شیوه جنگیدن نیروهای دشمن تغییر کرده و ما با مقاومت بیشتری روبرو خواهیم شد.دلایل امام شامل موارد زیر است:

  • به مردم عراق آسیب می رسد این امر دو شکل دارد هم اینکه شیعه و مسلمان هستند هم اینکه ما باید آن ها را همراه خویش داشته باشیم و در صورت ورود به خاک عراق رودرروی ما می ایستند.
  • ورود به خاک عراق سبب اتحاد کلیه کشورهای حوزه خلیج فارس و اعراب بر علیه ایران می شود چرا که تاکنون مدافع بوده ایم و به محض ورود به خاک عراق متجاوز بشمار می رویم و سیل کمکهای مالی به این کشور سرازیر می شود.
  • از لحاظ بین المللی اکنون موضع ما بر حق است و ما مدافع بوده و متجاوز در خاک ماست که اگر وارد خاک عراق شویم کشورهای جهان و سازمان های بین المللی و منطقه ای ، ایران را متهم به اشغالگری می کنند و سبب افزایش فشارهای جهانی روی ایران می شود.

دیدگاه نظامیون:

از جمله فرماندهان نظامی جلسه ششم خرداد تیمسار ظهیر نژاد فرمانده ستاد مشترک ارتش و برادر محسن رضایی فرمانده کل سپاه پاسداران بودند که دلایل خویش در زمینه ضرورت ورود به خاک عراق را با موارد زیر طرح نمودند:

  • اگر دشمن بفهمد که ما وارد خاکش نمی شویم و در نوار مرز به دفاع مشغول می شویم احساس امنیت می کند و در چینش نیروها و نقاط حمله اختیار لازم و تام پیدا می کند.
  • ·        نیروهایش را متمرکز کرده و در زمان های مشخص و نقاط مورد نظر خویش هر زمان اراده نماید به ما حمله می کند.
  • ·        برای مقابله با تحرکات احتمالی دشمن در تمام نقاط مرزی عراق باید در 1600 کیلومتر نوار مرزی به حالت آماده باش قرار بگیریم که نیز به نیرو ،امکانات و صرف هزینه فراوان می باشد که سبب فرسودگی نیرو و امکانات در روند زمانی طولانی می شود.
  • منطقه جنوب فاقد عوارض طبیعی و مصنوعی برای جلوگیری از پیشروی سریع دشمن و خصوصاً یگان های زرهی می باشد بطوریکه در مهر1359 و تیر 1367 ظرف چند ساعت توانست بخش عظیمی از استان خوزستان را به تصرف خویش درآورد و لذا جهت جلوگیری از این تحرک سریع دشمن ما باید تا رسیدن به یک عارضه قابل دفاع و سد کننده دشمن در خاک عراق پیشروی کنیم، تنها عارضه پدافند طبیعی قابل دفاع در مرز ایران و عراق در خوزستان رودخانه اروندرود حد فاصل القرنه عراق تا دهانه فاو می باشد ضمن این که با ادامه این رودخانه در جناح چپ خلیج فارس و در جناح راست مرداب های هورالهویزه موانع پدافندی طبیعی قابل اتکا مناسبی  را مقابل ما و نیروهای دشمن قرار می داد.
  • باید با دست زدن به حملات متعدد فرصت تجدید قوا و سازماندهی را از دشمن گرفت تا او را وادار به قبول شرایط به حق ایران که همان معاهده 1975 بود وادار کرد.
  • آزاد سازی باقیمانده مناطق اشغالی از دست دشمن با اقتدار کامل

دیدگاه سیاسیون:

مسئولان سیاسی کشور نیز جهت چانه زنی و کسب امتیاز را با  گرفتن یک منطقه و سرزمین مهم در کشور عراق را برای رسیدن به یک صلح پایدار در روی میز مذاکره عنوان کرده زیرا تا آن زمان صدام و حزب بعث به هیچ وجه حاضر به قبول معاهده 1975 الجزایر نشده که تا پایان جنگ نیز ادامه داشت و هنگامی حاضر به قبول آن شد که عراق در محاصره ائتلاف بین المللی در آستانه حملات همه جانبه بود و صدام با زیرکی طی نامه ششم به آقای هاشمی رفسنجانی می خواست اولاً ایران را از پیوستن به ائتلاف بین المللی به زعم خویش باز داشته و از آن مهمتر شاید ایران را وادار به همکاری با عراق برای مقابله با دشمن مشترک خویش آمریکا نماید که با دوراندیشی رهبران ایران این قضیه به وقوع نپیوست.

اجازه مشروط امام ره :

امام با شنیدن استدلالهای نظامیان وسیاسیون در جلسه سوم  با عنوان کردن شرایطی موافقت خود را اعلام کرد:

  • در مناطق کم جمعیت وارد خاک عراق شوید که این رویه تا پایان جنگ حفظ شد و ما در مناطق خالی یا کم جمعیت در هورالهویزه،شبه جزیره فاو ،محور کوشک تا حسینیه ، طلاییه و شلمچه در عملیات های مختلف وارد عراق شدیم
  • خود را جهت فشارهای سیاسی و اقتصادی شدید در سطح نظام بین المللی آماده کنید چرا که به محض ورود به عراق از شما به عنوان متجاوز یاد می کنند
  • نباید به مردم غیر نظامی آسیبی وارد شود و قبل از عملیات باید به مردم عراق اطلاع دهید تا مردم آن منطقه را ترک کند .

دلایل ایران برای ادامه جنگ بعد از فتح خرمشهر:

شرایط ایران برای صلح با عراق و پایان دادن به جنگ از ابتدا تا قبول قطعنامه 598 عبارت بود از شناسایی و تنبیه متجاوز و پرداخت غرامت از سوی عراق که مورد قبول عراق و یا طرح های ارائه شده توسط سازمان های بین المللی و یا منطقه ای نبود. بر همین اساس در این جا وضعیت  ایران در بعد از عملیات بیت المقدس و فتح خرمشهر و چرایی ادامه جنگ و به خصوص ورود به خاک عراق را مورد بررسی قرار می دهیم، این دلایل عبارتند از :

  • ارتفاعات آق داغ،قلاويزان،ميمك،مهريز در اختيارعراق بود و دشمن بر شهرهاي قصرشيرين و مهران و دشت ميمك تسلط ديد و تيرداشت ، مناطق مهم نظامی و به خصوص نقاط سرکوب و مهم در شلمچه، طلائیه و طول مرز از فکه تا قصرشیرین در اشغال عراق بود و شهرهای سومار، نفت شهر و مهران نیز به دلیل تسلط نیروهای عراقی در تهدید دائم بود و امکان آزاد سازی این نقاط از راه مذاکره غیرمعقول به نظر می رسید و راهی جز ادامه جنگ وجود نداشت. (ادامه حضور دشمن در بخش های از خاک ایران)
  • جامعه ایران، فرماندهان نظامی ، نمایندگان و مسئولین سیاسی کشور همه یک صدا  بدلیل پیروزهای  اخیر و شکست های دشمن همگی درخواست ادامه جنگ و تنبیه رژیم متجاوز صدام را داشته و در این مقطع صدای مخالفی وجود نداشت و دیدگاههای مخالف ده ماه و بعد از شکست در عملیات های رمضان و والفجر مقدماتی بروز یافت.(انتخاب راهبرد تنبیه متجاوز از سوی ایران)
  • برآورد مطلوب ایران از قدرت و توان دفاعی خودی بخصوص برآورد و محاسبه در مورد تداوم و افزایش توان نیروهای بسیج و سپاه، ادامه عملیات های هجومی جهت وادار کردن وی به قبول اشتباهات خویش و قبول شرایط ایران؛ با توجه به چهار عملیات موفق در طی هشت ماه پیش بینی می شد که جنگ با همین شیوه به پایان خویش نزدیک شده است.  
  • عدم پذیرش معاهده 1975از سوی عراق علی رغم اعلان پذیرش قطعنامه 514 صادره از شورای امنیت
  • عدم وجود هیچگونه پیشنهاد  طرح  صلح از سوی شخصیت ها ، کشور ثالث یا مراجع بین المللی
  • ارایه طرحهای پرداخت غرامت از سوی برخی از رهبران عربی حوزه خلیج فارس به صورت شایعات ،نوشته های ژورنالیستی و حرف های درگوشی و شنیده ها می باشد و هیچ کدام مستند نبوده و پیشنهاد ارایه شده ثابت شده ای در این زمینه وجود ندارد ، ضمن این که اگر مسئولین ایران در ازای مبلغی دلار جنگ را بدون تاکید بر معاهده 1975 به پایان رسانده بودند امروز آماج سوالات نسل جوان برای هدر دادن خون بهترین جوانان و خسارات فراوان به امکانات زیربنایی کشور نبودیم ؟
  • عدم اعتماد به رفتار سیاسی صدام حسین که زندگی سرتاسر بی ثبات وی موید این مشکل است و اندکی بعد از پایان جنگ توسعه طلبی خود را متوجه کویت کرده و این کشور را اشغال کرد.
  • شرایط نامساعد مناطق دفاعی در مرزهای جنوبی کشور و نیاز به مناطق مهم از حیث نظامی جهت دفاع از هجوم احتمالی دشمن با توجه به عدم قبول معاهده 1975 الجزایر ؛ در این دیدگاه رسیدن به پشت رودخانه شط العرب در خاک عراق به عنوان یک عارضه پدافندی قابل اتکا مطرح بود.
  • عدم تمایل ابر قدرتهای فرا منطقه ای به پایان گرفتن جنگ یا پیروزی قطعی یک طرف؛ تا این زمان غرب معتقد به پیروزی ارتش عراق داشت اما از این مقطع به بعد سیاست نداشتن برنده در جنگ را در پیش گرفت که با پدیدار شدن پیشروی و پیروزی های ایران در فاو سیاست جلوگیری از برنده شدن ایران در جنگ را در پیش گرفت و مقدمات نوشته شدن قرارداد 598 شورای امنیت در فردای عملیات کربلای 5  بنیان گذاشته شد.  
  • شهرهای مرزی ما  بدلیل استقرار دشمن در نزدیکی آنها مورد تهدید بود و با حملات توپخانه ای و خمپاره ای امنیت این شهرها به مخاطره می افتاد در حالی که نزدیک ترین نقطه برای ایران جهت مقابله به مثل شهر بصره با فاصله بیش از بیست کیلومتر بود لذا برتري نظامی عراق در زمینه هدف قراردادن شهرهای مرزی همچنان تهديدي عليه تماميت ارضي ايران به شمار مي رفت.
  • به علت آنكه عقبه اصلي ارتش عراق آسيب اندكي ديده بود و اشتهاي تجاوز همچنان در سران حكومت عراق وجود داشت لذا امكان تجاوزعراق همچنان پابرجا بود.
  • توانایی رزمی ارتش عراق اگر چه در طول جنگ آسیب دیده بود ولی با کمک های تسلیحاتی شرق و غرب و منابع مالی کشورهای عربی نه تنها کاملاً ترمیم شود بلکه افزایش هم یافته بود. تنها کاستی در این زمینه روحیه تضعیف شده ارتش عراق بود که با توجه به روحیه فرماندهی آن و با صرف زمان این مسئله قابل ترمیم بود.
  • قرار گرفتن در بهترین موقعیت نظامی :در حالیکه نیروهای جمهوری اسلامی ایران در دور پیروزی بودند توقف عملیات نظامی به معنای فرصت به دشمن در جهت سازماندهی مجدد و دلسرد شدن نیروهای ما بود ؛آیا توقف در اوج قدرت و دادن فرصت مجدد به عراق نمی توانست مورد شماتت جامعه آن روز و آیندگان قرار گیرد؟ اگر آن روز جنگ متوقف مي شد و تجربه اي چون مذاكرات سوريه و اسرائيل بر سر ارتفاعات جولان، فرا روي ما قرارمي گرفت و ما ناچار مي شديم بر سر ارتفاعات، پشت ميز مذاكره با عراق چانه زني كنيم، آيا نسل امروز ، مسئولين وقت را شماتت نمي كرد؟ با اين استدلال كه «شما توان كافي براي رفع كامل تجاوز و بازپس گيري حقوق خود را داشتيد. چرا در بهترين موقعيت نظامي، از تعقيب دشمن دست كشيديد؟
  • عراق در نظر داشت با برگزاري اجلاس سران جنبش غيرمتعهد در بغداد و كسب رياست دوره اي اين جنبش براي تحقق خواسته هاي خود، به ايران فشار بياورد ولي ايران با حمله به داخل خاك عراق در علميات رمضان، اين امتیاز مهم و حياتي را از عراق گرفت.

دلایل ادامه جنگ بعد از فتح خرمشهر

 

 

در تیرماه 61 شورای امنیت دومین قطعنامه خود را پس از 22 ماه صادر کرد ، ايران که به دنبال يك صلح پايداردر منطقه بر اساس شرایط اعلام شده سه گانه از ابتدای جنگ بود ، اما قطعنامه 514 شوراي امنيت هيچ نگاه جدي به صلح و لوازم صلح نداشت. در موارد پنج گانه اين قطعنامه هيچ اشاره اي به تعيين متجاوز، تنبيه متجاوز و پرداخت غرامت نشده بود و تنها به آتش بس اكتفا شده بود كه بر ابهامات موجود در راه صلح مي افزود. گذشته از آن، اين قطعنامه از نظر سياسي براي تأمين نظرات عراق و با پيشنهاد اردن و حمايت آمريكا تصويب شد و قبل از آن و زماني كه بخش بزرگي از خاك ايران در اشغال عراق بود، شوراي امنيت هيچ گاه فراتر از آتش بس حرفي نزده بود. اما در اين قطع نامه خواستارعقب نشيني به مرزهاي بين المللي شده بود كه درخواستي بیهوده بود و با پيروزي هاي ايران بخش عمده اين موضوع قبلا حاصل شده بود.

اقدامات عراق بعد از فتح خرمشهر:

در این زمان عراق نیز نیروهایش را در سایر جبهه ها در جهت صلاح ساختارهای دفاعی خویش به بهانه دفاع از فلسطین و لبنان در مقابل هجوم اسرائیل به لبنان و پیشروی تا دروازه های بیروت، به مرزهای بین المللی برگرداند اما برخی مناطق استراتژیک غرب کشور همچون میمک، قصر شیرین و قلاویزان در اشغال عراق ماند و شهرهای قصرشیرین و سومار و مهران و ....... همچنان زیر دید و تیر دشمن بود؛ اهداف عراق از عقب نشینی تاکتیکی و استقرار در مناطق جدید عبارت بود از :

  • با اتخاذ خطوط پدافندی مناسب متکی به عوارض طبیعی در نوار مرزی از فکه به بالا رخنه پذیری خود را منتفی کرده و در حقیقت نقاط ضعف خویش را برطرف نماید.
  • طول خطوط پدافندی خود را در جهت اصول صرفه جویی در قوا و امکانات کاهش داد  و نتیجه ایجاد نیروی احتیاط متحرک در سپاه ها و لشکرهای خود شد.
  • با استفاده از بهترین مستشاران روسی و نظارت وزرای دفاع فرانسه و مصر بهترین خطوط پدافندی را با استفاده از میادین مین تله گذاری شده ترکیبی،کانال های عریض ، عمیق و طولانی،سیم های خاردار حلقوی و ساده،کمین و گشت های شناسایی، رادراهای رازیت، سنگرهای مثلثی شکل و ....به شدت مسلح ساخت که از لحاظ کارشناسان نظامی آن روز جهان غیر قابل عبور بود
  • با عدم امکان نفوذ در جناحین و رخنه در عمق ما را مجبور به استفاده از تک جبهه ای و رودرو نموده که سبب تلفات بیشتر و موفقیت کمتر از سوی ما می شد.
  • سرازیر شدن تجهیزات پیشرفته آن روز جهان به عراق از سوی غرب و شرق شامل تانک های تی-72،هواپیماهای پیشرفته سوخو و میگ روسی و سوپر اتاندارد و میراژ 2000 فرانسوی و .... که عملاً کفه توازن نظامی را به هم زده و به سود عراق نمود

نتیجه و سخن آخر:

و با انجام اقدامات فوق عراق در این مرحله از جنگ عراق خواستار کوشش های میانجی گرانه شد .سوالی که در این مقطع بیشتر از سوی نسل جوان و دانشگاهی می شود در مورد علل عدم قبول پیشنهادات صلح و آتش بس در این مقطع که اوج قدرت و پیروزهای ایران بود می باشد. اشکالی که در این سوال هست و آن اینکه اگرصلح را مجموعه ای از مراحل آتش بس، نحوه و شرایط آن، عقب نشینی و نحوه شرایط آن، تعیین متجاوز، تامین خساراتهای وارده و ...... بدانیم باید گفت که در آن زمان هیچ گونه پیشنهاد صلحی ارائه نشد و شوارای امنیت و دیگران تنها آتش بس را توصیه می کردند و در آن زمان طرحی که متضمن صلح واقعی باشد و مثلاً شناسایی متجاوز و پرداخت غرامت را نیز شامل شود وجود نداشت و پیشنهادهای ارائه شده تنها در حد آتش بس و مذاکره طرفین بود که این امر با توجه به پشتیبانی بین المللی از عراق هیچگاه نتوانست شرایط ایران را برای یک صلح شرافتمندانه تحقق بخشد. به این ترتیب ایران دلایل منطقی و عقلانی برای ادامه جنگ داشت.

بدی ترتیب علی رغم یک فرصت دو ماهه سکوت در جبهه های جنگ حد فاصل فتح خرمشهر تا عملیات رمضان، هیچگونه تقاضای رسمی صلح از سوی دولت ها، اشخاص یا مجامع رسمی بین المللی و منطقه ای مطرح نشد و بواسطه اینکه حرف ها و شایعاتها که فاقد پشتوانه رسمی دولتی و بین المللی بود توسط رسانه های غربی و عربی بطور مکرر تبلیغ شد به عنوان واقعیت در جامعه تلقی شد که این خلاف واقع بود و میان دشمنان در حمایت از عراق هیچگونه تعدیلی صورت نگرفته بلکه دامنه حمایت آنها از صدام افزایش یافت.

حرف هایی که در مورد جبران خسارات ایران در صورت پاین جنگ می زنند همه در حد شایعه بوده چرا که یک پیشنهاد صلح باید از جانب رهبران سیاسی کشورها و یا سازمان های بین المللی و یا منطقه ای ارائه شده باشد که ما در طول 8 سال دفاع مقدس چنین پیشنهاداتی از کانال های مذبور نداشتیم و تنها حرف هایی شنیده می شد که کنفرانس اسلامی و یا کشورهای عربی می خواهند پول خسارات جنگ را تامین نمایند یا پیشنهادشان این بود که بعد از آتش بس صندوقی درست کنیم و با کمک کشورها خسارات دو طرف درگیر را بدهیم؛یا در آستانه عملیات رمضان پیشنهاد غیر رسمی اعراب توسط سفیر ایتالیا مطرح شد که هیچگاه جنبه رسمیت به خود نگرفت و همه اینها عنوان می کردندایران جنگ را پایان داده و دست از پیشروی بردارد و جنبه مهم قضیه اینکه همه به دنبال آتش بس بودند نه صلح.اگر در آن شرایط ما دست از دفاع برداشته بودیم:

  • عراق معاهده 1975 را نپذیرفته بود
  • چشم بستن بر مالکیت ایران بر رودخانه اروندرود
  • اشغال بیش از 2500کیلومتر مربع از خاک میهن اسلامیمان
  • تمرکز نگاه ما به سازمان های بین المللی که آیا حق و حقوق ما را می دهند؟که با توجه با ناکارامدی سازمان ملل متحد در برگرداندن ارتفاعات جولان سوریه و مزارع شبعا لبنان پس از آتش بس 1973 جواب آن روشن است.

بر همین اساس رزمندگان ایران اسلامی با شجاعت و اقتدار  به نگ ادامه دادند هر چند با فراز و نشیب های زیادی در سال های بعد روبرو شدیم اما به ایمان و شجاعت فرزندان این مرز و بوم و ایثار جان بهترین جوانان وطن توانستیم دشمنان خویش را در میادین نبرد زمین گیر نموده و با تحت فشار قرار دادن عراق و غرب سرانجام آنها را وادار به گردن نهادن به شرایط حقه ایران در قطعنامه 598 کرده و تجربه ای شد که دیگر هیچ متجاوزی جرات و فکر تهاجم به ایران این بیشه شیران را نکند.

[email protected]

https://t.me/safeer59

 

 



پی نوشت ها :

[1] فتح خرمشهر معجزه تاریخ دو سده اخیر ایران:

قبل از جنگ به خرمشهر می گفتند عروس شهرهای ایران ،بندر تجاری پررونقی که از سال  های قبل بندر رقیبش ، بصره عراق را از دور خارج کرده بود؛ خانه های ویلایی زیبایی داشت و خیابان های شهر را گل های منحصر به فردی تزیین کرده بود.

در تاریخ شهر خرمشهر چهار بار توسط مهاجمین و دشمنان ایران زمین اشغال شده است، دو بار توسط انگلیسی ها ،یک بار توسط حاکم بغداد علی پاشا از حکومت عثمانی و چهارمین بار نیز بوسیله صدام حسین. 

بار اول سال 1253 ه.ق توسط علی پاشا والی بغداد که این هجوم به محمره با غارت و کشتار و اسارت خیل عظیمی از مردم منطقه همراه بود و دلیل وی برای هجوم و اشغال محمره ادعای حاکمیت بر محمره (خرمشهر ) و نواحی مجاور آن بود.

بار دوم اشغال خرمشهر در تاریخ 1851م (1273 ه.ق) بود که پس از لشکر کشی ایرانیان به هرات که بخشی از ایران آن روز بود ، نیروهای انگلیسی خرمشهر  را به اشغال درآوردند و تنها زمانی از خرمشهر خارج شدند که ایران منطقه هرات و نواحی مجاور را از دست داده و واگذار کرد.

بار سوم اشغال خرمشهر در جریان اشغال ایران در شهریور 1320 که مصادف با جنگ جهانی دوم بود روسها و انگلیسی ها سیاست بی طرفی ایران را در جنگ نادیده گرفته و خاک کشورمان توسط نیروهای روس و انگلیس اشغال شد؛انگلیسی ها از خرمشهر تا اهواز را اشغال کردند اما بعد از پایان جنگ خود انگلیسی ها منطقه اشغالی را ترک کردند.

در بار چهارم زمانیکه ایران دچار انقلاب شده بود و از نظر اقتصادی،نظامی ،سیاسی و ....در وضعیت بدی قرار داشت ارتش کاملاً مجهز عراق هجومی سراسری به مرزهای غربی کشور را آغاز کرد که علی رغم عدم آمادگی نظام سیاسی برای مقابله جدی، نیروهای مردمی به فرمان امام در جبهه ها حضور یافته و نیروهای عراقی را در دروازه های شهر زمینگیر کردند و اگر از این نیروهای شجاع حمایت می شد عراق نمی توانست شهر را به اشغال درآورد اما علی رغم بی مهریها و عدم پشتیبانی نیروهای مدافع شهر ایستادگی و مقاومت رزمندگان داخل شهر که طیف مختلفی از ارتش،سپاه،نیروهای مردمی از زن و مرد را در بر می گرفت در تاریخ 24 مهر 1359 به خاطر رشادت و شهادت بسیاری از رزمندگان به خونین شهر تغییر نام داده و سرانجام دشمن پس از 34 روز توانست خرمشهر را به اشغال خود در آورد و قسمت غربی شهر در تاریخ4/8/1359  به اشغال در آمد و به مدت 19 ماه از خاک میهن دور شد، تا این که با شهامت و ایثار رزمندگان در عملیات بیت المقدس در تاریخ 3/3/1361 از چنگال اشغالگران آزاد شد و شور و ولوله عجیبی سرتاسر ایران را فرا گرفت که تاریخ نظیر آن را نداشت؛ چرا که برای اولین بار ایرانیان توانسته بودند مناطق از دست رفته خویش را بدون اتکا و حمایت نیروهای خارجی از دشمن بازپس گرفته و از جدایی این مناطق از میهن که در دو سده اخیر بی نظیر بوده است ،نقشی جاودان از خویش در تاریخ کشور بر جای بگذارند.


برچسب‌ها: فتح خرمشهر, دلایل ادامه جنگ, نظرات مسولین, نجف زراعت پیشه, آسیب شناسی سفیر...
ما را در سایت سفیر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 6safeer4 بازدید : 189 تاريخ : پنجشنبه 11 خرداد 1396 ساعت: 16:38