دفاع مقدس : چرایی ادامه جنگ بعد از فتح خرمشهر
نویسنده: نجف زراعت پیشه کارشناس ارشد جغرافیای سیاسی
جنگ عراق علیه ایران از طولانی ترین و یکی از شدیدترین منازعات طی قرن بیستم به شمار میآید که تأثیرات عمدهیی بر ثبات منطقه،جهان اسلام،منازعهی اعراب – اسرائیل، شاهراه نفتی غرب و دیگر منافع ابرقدرتها گذاشته است و در تاریخ بیش از دو قرن اخیر یک استثناست زیرا برای اولین بار بدون تغییر در مرزهای کشور و حفظ تمامیت ارضی ایران بدون کمک نیروهای خارجی و با تکیه بر مردم توانستیم دشمن را عقب زده و وادار به پذیرش خواسته هایمان بنماییم .
هر واقعه مهم و اثرگذار در روند زمان با دو مشکل و معضل روبرو می شود که ابتدا به نفوذ تحریف و غلو کردن در مورد واقعه می باشد که این مورد به دلیل عدم نگارش واقعیت ها از زبان آفرییندگان آن واقعه صورت می گیرد و افرادی بیرون این گود با کم یا اضافه نمودن به این واقعه آن را از مسیر اصلی خویش خارج می سازند ؛ مشکل و مورد دوم دشمنان هستند که با ایجاد شک یا انحراف در این وقایع سعی می نمایند از اثرات مثبت آن کاسته و با ایجاد موارد شک برانگیز دروغ از ارزش این حوادث بکاهند .
اما بررسی و نقد این وقایع از ضروریات تاریخی به شمار می رود چرا که اگر حادثه و واقعه ای اگر در بوته و محک نقد و بررسی قرار گیرد نقاط ضعف آن مشخص و در اینده سعی بر عدم تکرار آن می شود و نقاط قوت آن نیز برای پیشرفت در سایر امور و به عنوان موتور محرکه مورد استفاده قرار می گیرد ؛ البته متاسفانه باند بازی ها و سیاست بازهای حرفه ای را نباید دست کم بگیریم که از هر عاملی حتی موضوعات ملی در جهت رسیدن به منافع جناحی استفاده می کنند و دفاع مقدس نیز از آن مواردی است که به هیچ جناح و گروهی وابستگی نداشته و همه در خلق این حماسه و حفاظت آن نقش داشته و باید حفاظت نمایند.
جنگ عراق علیه ایران فراز و نشیب های فراوان داشته از هجوم سراسری دشمن و دفاع همه جانبه مردان و زنان این سرزمین در مقاومت 34 روزه خرمشهر و سایر نقاط مورد هجوم تا مدیریت نظامی آقای بنی صدر در کسوت جانشینی فرمانده کل قوا که به دلیل عدم استفاده از ظرفیت های موجود طی هشت ماه نتوانست به نتیجه ملموسی رسیده و سرانجام به همراه رجوی به خارج از کشور فرار نمود،با انجام مدیریت و فرماندهی مشترک توسط ارتش و سپاه ما شاهد آزاد سازی بخش عظیمی از میهن اسلامیمان بودیم و در خرمشهر ، چزابه و غرب دزفول به مرزهای بین المللی رسیدیم و در این مقطع تصمیم گیری سران در مورد چگونگی ادامه جنگ پیش می آید که در فضای مجازی بسیار نمود پیدا کرده است.
چرایی و دلایل ادامه جنگ بعد از فتح خرمشهر :
با فتح خرمشهر در سوم خرداد1361 طی عملیات بیت المقدس بخش های از سرزمین ایران به میزان 5 هزار کیلومترمربع از جمله ارتفاعات ميمک، ارتفاعات مشرف بر نفت شهر و سومار و خود نفت شهر و در جنوب قسمت هايي از فکه و شلمچه و در غرب بعضي قسمت ها تا ارتفاعات مشرف بر قصرشيرين هنوز در اشغال دشمن بود و چون اين مناطق کمترين فاصله را تا بغداد داشته و از طرفی جزء نقاط مهم نظامی و به اصطلاح نقاط سرکوب محسوب شده و از اين لحاظ براي عراق داراي حساسيت بود لذا اين مناطق را تا پايان جنگ در اشغال خود نگه داشته بود.
فتح خرمشهر[1] که در سال 61 حاصل شد در نتيجه ايجاد انسجام بين نيروها، کسب آمادگي هاي رزمي و دفاعي و پشتيباني هاي مردمي از جنگ، زمين گير کردن و متوقف کردن دشمن در دو سال قبل از آن و انجام عمليات هاي کوچک تا شناسايي و کسب اطلاعات لازم از دشمن بود، که در ابتداي جنگ وجود نداشت. به اين ترتيب در مدت يکسال از آغاز جنگ توان نظامي به آن چنان رشدي رسيد که توانست چندين عمليات مهم پي در پي از جمله عمليات ثامن الائمه، عمليات طريق القدس، عمليات فتح المبين و بلافاصله عمليات بيت المقدس را در طول اين يکسال انجام دهد که در نتيجه آن سوم خرداد سال 61 خرمشهر آزاد شد و اين نتيجه انسجام يک ملت و تهيه طرح ها و ملزومات آن بوده است.در آن زمان چون عراق در موضع ضعف قرار گرفته بود دم از صلح و آتش بس مي زد. هیات ها سازمان ها و سران کشورهای بعضاً طرفدار عراق آن زمان پي در پي با مقامات ما ديدار مي کردند و پيغام مي دادند که شما آتش بس را بپذيريد و نظرشان آن بود که در همين نقطه اي که عراق در داخل خاک مان متوقف شده ما آتش بس را بپذيريم.
در آن زمان رهبران ما آگاه بودند که اگر ما آتش بس را با وجود حضور عراق در خاک مان بپذيريم ديگر هيچگاه عراق از خاک ما خارج نخواهد شد ضمن آنکه تشخيص متجاوز، استقرار قرارداد 1975 و تنبيه متجاوز را اصلاً مطرح نمي کردند. چون نمونه هاي زيادي از اين نوع آتش بس ها در دنيا وجود دارد. بطور مثال آخرين جنگ اسرائيل غاصب و سوريه که در سال 1973 بوده بلندي هاي جولان در اشغال اسرائيل غاصب بوده و هنوز هم پس از گذشت حدود چهل سال در آنجا ارتش دو طرف جبهه دارند. در کشمير هند و پاکستان نيز وضع به همين گونه است و از 1948 تاکنون، هنوز در مقابل هم هستند. کره شمالي و جنوبي هم همين وضعيت را دارند.
مدتی پس از فتح خرمشهر تحلیل گران سازمان سپاه در ایلات متحده به این نتیجه رسیدند که در صورت ادامه همین روند، عراق در جنگ با ایران شکست خواهد خورد و دیگر اینکه احتمال مداخله سایر اعراب در جنگ و منطقه ای شدن آن نیز وجود دارد. تا اوایل تیر 61 رونالد ریگان به این نتیجه رسید که ایالات متحده نمی تواند اجازه دهد که عراق بازنده این جنگ باشد و باید به هر قیمتی جلوی شکست کامل عراق را بگیرد و لذا سیل کمک های نظامی و تدارکاتی از کشورهای حامی عراق به سمت بغداد سرازیر شد.
نظرات مسئولین نظام در زمینه ادامه جنگ بعد از فتح خرمشهر:
نظر امام خمینی ره:
بعد از فتح خرمشهر سه جلسه در حضور امام برای تعیین تکلیف وضعیت جنگ و نحوه رویارویی با عراق تشکیل شد که اولین جلسه عصر سوم خرداد با حضور سیاسیون و دومی ششم خرداد با حضور کلیه سیاسیون و فرماندهان نظامی ارتش و سپاه بود سومین جلسه دوهفته بعد و اعلام نظر امام ره در این زمینه بود. امام ره معتقد به ادامه جنگ بود اما مخالفت ورود به خاک عراق بود. اعتقاد امام بر این بود که می توان با همین فشارهای نظامی و تهدیدکننده حقوق خود را از عراق گرفت ؛ البته یک مصاحبه منتشر نشده از مرحوم حاج سیدآحمدآقا نیز وجود دارد که در آن به تمایل نظر امام به پایان جنگ حکایت می کند ضمن این که برخی سران از نظامی و سیاسی اعتقادشان بر این بود که با کشیده شدن جنگ به خاک عراق شیوه جنگیدن نیروهای دشمن تغییر کرده و ما با مقاومت بیشتری روبرو خواهیم شد.دلایل امام شامل موارد زیر است:
دیدگاه نظامیون:
از جمله فرماندهان نظامی جلسه ششم خرداد تیمسار ظهیر نژاد فرمانده ستاد مشترک ارتش و برادر محسن رضایی فرمانده کل سپاه پاسداران بودند که دلایل خویش در زمینه ضرورت ورود به خاک عراق را با موارد زیر طرح نمودند:
دیدگاه سیاسیون:
مسئولان سیاسی کشور نیز جهت چانه زنی و کسب امتیاز را با گرفتن یک منطقه و سرزمین مهم در کشور عراق را برای رسیدن به یک صلح پایدار در روی میز مذاکره عنوان کرده زیرا تا آن زمان صدام و حزب بعث به هیچ وجه حاضر به قبول معاهده 1975 الجزایر نشده که تا پایان جنگ نیز ادامه داشت و هنگامی حاضر به قبول آن شد که عراق در محاصره ائتلاف بین المللی در آستانه حملات همه جانبه بود و صدام با زیرکی طی نامه ششم به آقای هاشمی رفسنجانی می خواست اولاً ایران را از پیوستن به ائتلاف بین المللی به زعم خویش باز داشته و از آن مهمتر شاید ایران را وادار به همکاری با عراق برای مقابله با دشمن مشترک خویش آمریکا نماید که با دوراندیشی رهبران ایران این قضیه به وقوع نپیوست.
اجازه مشروط امام ره :
امام با شنیدن استدلالهای نظامیان وسیاسیون در جلسه سوم با عنوان کردن شرایطی موافقت خود را اعلام کرد:
دلایل ایران برای ادامه جنگ بعد از فتح خرمشهر:
شرایط ایران برای صلح با عراق و پایان دادن به جنگ از ابتدا تا قبول قطعنامه 598 عبارت بود از شناسایی و تنبیه متجاوز و پرداخت غرامت از سوی عراق که مورد قبول عراق و یا طرح های ارائه شده توسط سازمان های بین المللی و یا منطقه ای نبود. بر همین اساس در این جا وضعیت ایران در بعد از عملیات بیت المقدس و فتح خرمشهر و چرایی ادامه جنگ و به خصوص ورود به خاک عراق را مورد بررسی قرار می دهیم، این دلایل عبارتند از :
در تیرماه 61 شورای امنیت دومین قطعنامه خود را پس از 22 ماه صادر کرد ، ايران که به دنبال يك صلح پايداردر منطقه بر اساس شرایط اعلام شده سه گانه از ابتدای جنگ بود ، اما قطعنامه 514 شوراي امنيت هيچ نگاه جدي به صلح و لوازم صلح نداشت. در موارد پنج گانه اين قطعنامه هيچ اشاره اي به تعيين متجاوز، تنبيه متجاوز و پرداخت غرامت نشده بود و تنها به آتش بس اكتفا شده بود كه بر ابهامات موجود در راه صلح مي افزود. گذشته از آن، اين قطعنامه از نظر سياسي براي تأمين نظرات عراق و با پيشنهاد اردن و حمايت آمريكا تصويب شد و قبل از آن و زماني كه بخش بزرگي از خاك ايران در اشغال عراق بود، شوراي امنيت هيچ گاه فراتر از آتش بس حرفي نزده بود. اما در اين قطع نامه خواستارعقب نشيني به مرزهاي بين المللي شده بود كه درخواستي بیهوده بود و با پيروزي هاي ايران بخش عمده اين موضوع قبلا حاصل شده بود.
اقدامات عراق بعد از فتح خرمشهر:
در این زمان عراق نیز نیروهایش را در سایر جبهه ها در جهت صلاح ساختارهای دفاعی خویش به بهانه دفاع از فلسطین و لبنان در مقابل هجوم اسرائیل به لبنان و پیشروی تا دروازه های بیروت، به مرزهای بین المللی برگرداند اما برخی مناطق استراتژیک غرب کشور همچون میمک، قصر شیرین و قلاویزان در اشغال عراق ماند و شهرهای قصرشیرین و سومار و مهران و ....... همچنان زیر دید و تیر دشمن بود؛ اهداف عراق از عقب نشینی تاکتیکی و استقرار در مناطق جدید عبارت بود از :
نتیجه و سخن آخر:
و با انجام اقدامات فوق عراق در این مرحله از جنگ عراق خواستار کوشش های میانجی گرانه شد .سوالی که در این مقطع بیشتر از سوی نسل جوان و دانشگاهی می شود در مورد علل عدم قبول پیشنهادات صلح و آتش بس در این مقطع که اوج قدرت و پیروزهای ایران بود می باشد. اشکالی که در این سوال هست و آن اینکه اگرصلح را مجموعه ای از مراحل آتش بس، نحوه و شرایط آن، عقب نشینی و نحوه شرایط آن، تعیین متجاوز، تامین خساراتهای وارده و ...... بدانیم باید گفت که در آن زمان هیچ گونه پیشنهاد صلحی ارائه نشد و شوارای امنیت و دیگران تنها آتش بس را توصیه می کردند و در آن زمان طرحی که متضمن صلح واقعی باشد و مثلاً شناسایی متجاوز و پرداخت غرامت را نیز شامل شود وجود نداشت و پیشنهادهای ارائه شده تنها در حد آتش بس و مذاکره طرفین بود که این امر با توجه به پشتیبانی بین المللی از عراق هیچگاه نتوانست شرایط ایران را برای یک صلح شرافتمندانه تحقق بخشد. به این ترتیب ایران دلایل منطقی و عقلانی برای ادامه جنگ داشت.
بدی ترتیب علی رغم یک فرصت دو ماهه سکوت در جبهه های جنگ حد فاصل فتح خرمشهر تا عملیات رمضان، هیچگونه تقاضای رسمی صلح از سوی دولت ها، اشخاص یا مجامع رسمی بین المللی و منطقه ای مطرح نشد و بواسطه اینکه حرف ها و شایعاتها که فاقد پشتوانه رسمی دولتی و بین المللی بود توسط رسانه های غربی و عربی بطور مکرر تبلیغ شد به عنوان واقعیت در جامعه تلقی شد که این خلاف واقع بود و میان دشمنان در حمایت از عراق هیچگونه تعدیلی صورت نگرفته بلکه دامنه حمایت آنها از صدام افزایش یافت.
حرف هایی که در مورد جبران خسارات ایران در صورت پاین جنگ می زنند همه در حد شایعه بوده چرا که یک پیشنهاد صلح باید از جانب رهبران سیاسی کشورها و یا سازمان های بین المللی و یا منطقه ای ارائه شده باشد که ما در طول 8 سال دفاع مقدس چنین پیشنهاداتی از کانال های مذبور نداشتیم و تنها حرف هایی شنیده می شد که کنفرانس اسلامی و یا کشورهای عربی می خواهند پول خسارات جنگ را تامین نمایند یا پیشنهادشان این بود که بعد از آتش بس صندوقی درست کنیم و با کمک کشورها خسارات دو طرف درگیر را بدهیم؛یا در آستانه عملیات رمضان پیشنهاد غیر رسمی اعراب توسط سفیر ایتالیا مطرح شد که هیچگاه جنبه رسمیت به خود نگرفت و همه اینها عنوان می کردندایران جنگ را پایان داده و دست از پیشروی بردارد و جنبه مهم قضیه اینکه همه به دنبال آتش بس بودند نه صلح.اگر در آن شرایط ما دست از دفاع برداشته بودیم:
بر همین اساس رزمندگان ایران اسلامی با شجاعت و اقتدار به نگ ادامه دادند هر چند با فراز و نشیب های زیادی در سال های بعد روبرو شدیم اما به ایمان و شجاعت فرزندان این مرز و بوم و ایثار جان بهترین جوانان وطن توانستیم دشمنان خویش را در میادین نبرد زمین گیر نموده و با تحت فشار قرار دادن عراق و غرب سرانجام آنها را وادار به گردن نهادن به شرایط حقه ایران در قطعنامه 598 کرده و تجربه ای شد که دیگر هیچ متجاوزی جرات و فکر تهاجم به ایران این بیشه شیران را نکند.
https://t.me/safeer59
پی نوشت ها :
[1] فتح خرمشهر معجزه تاریخ دو سده اخیر ایران:
قبل از جنگ به خرمشهر می گفتند عروس شهرهای ایران ،بندر تجاری پررونقی که از سال های قبل بندر رقیبش ، بصره عراق را از دور خارج کرده بود؛ خانه های ویلایی زیبایی داشت و خیابان های شهر را گل های منحصر به فردی تزیین کرده بود.
در تاریخ شهر خرمشهر چهار بار توسط مهاجمین و دشمنان ایران زمین اشغال شده است، دو بار توسط انگلیسی ها ،یک بار توسط حاکم بغداد علی پاشا از حکومت عثمانی و چهارمین بار نیز بوسیله صدام حسین.
بار اول سال 1253 ه.ق توسط علی پاشا والی بغداد که این هجوم به محمره با غارت و کشتار و اسارت خیل عظیمی از مردم منطقه همراه بود و دلیل وی برای هجوم و اشغال محمره ادعای حاکمیت بر محمره (خرمشهر ) و نواحی مجاور آن بود.
بار دوم اشغال خرمشهر در تاریخ 1851م (1273 ه.ق) بود که پس از لشکر کشی ایرانیان به هرات که بخشی از ایران آن روز بود ، نیروهای انگلیسی خرمشهر را به اشغال درآوردند و تنها زمانی از خرمشهر خارج شدند که ایران منطقه هرات و نواحی مجاور را از دست داده و واگذار کرد.
بار سوم اشغال خرمشهر در جریان اشغال ایران در شهریور 1320 که مصادف با جنگ جهانی دوم بود روسها و انگلیسی ها سیاست بی طرفی ایران را در جنگ نادیده گرفته و خاک کشورمان توسط نیروهای روس و انگلیس اشغال شد؛انگلیسی ها از خرمشهر تا اهواز را اشغال کردند اما بعد از پایان جنگ خود انگلیسی ها منطقه اشغالی را ترک کردند.
در بار چهارم زمانیکه ایران دچار انقلاب شده بود و از نظر اقتصادی،نظامی ،سیاسی و ....در وضعیت بدی قرار داشت ارتش کاملاً مجهز عراق هجومی سراسری به مرزهای غربی کشور را آغاز کرد که علی رغم عدم آمادگی نظام سیاسی برای مقابله جدی، نیروهای مردمی به فرمان امام در جبهه ها حضور یافته و نیروهای عراقی را در دروازه های شهر زمینگیر کردند و اگر از این نیروهای شجاع حمایت می شد عراق نمی توانست شهر را به اشغال درآورد اما علی رغم بی مهریها و عدم پشتیبانی نیروهای مدافع شهر ایستادگی و مقاومت رزمندگان داخل شهر که طیف مختلفی از ارتش،سپاه،نیروهای مردمی از زن و مرد را در بر می گرفت در تاریخ 24 مهر 1359 به خاطر رشادت و شهادت بسیاری از رزمندگان به خونین شهر تغییر نام داده و سرانجام دشمن پس از 34 روز توانست خرمشهر را به اشغال خود در آورد و قسمت غربی شهر در تاریخ4/8/1359 به اشغال در آمد و به مدت 19 ماه از خاک میهن دور شد، تا این که با شهامت و ایثار رزمندگان در عملیات بیت المقدس در تاریخ 3/3/1361 از چنگال اشغالگران آزاد شد و شور و ولوله عجیبی سرتاسر ایران را فرا گرفت که تاریخ نظیر آن را نداشت؛ چرا که برای اولین بار ایرانیان توانسته بودند مناطق از دست رفته خویش را بدون اتکا و حمایت نیروهای خارجی از دشمن بازپس گرفته و از جدایی این مناطق از میهن که در دو سده اخیر بی نظیر بوده است ،نقشی جاودان از خویش در تاریخ کشور بر جای بگذارند.
برچسب : نویسنده : 6safeer4 بازدید : 189