محمدجواد افراآذرماه 1360 چند روز مانده به عملیات طریقالقدس (آزادسازی بستان)، تردد نیروها و ادوات زرهی در سوسنگرد زیاد شده بود، حضور حاجصادقآهنگران براي نوحهسرایی به همراه دكتر مجید بقایی و دکتر مسعودصفاییمقدم در بين نيروها بخصوص براي ما كه اولين بار بود به جبهه اعزام میشدیم خاطرهانگیز بود. دو روز قبل از عمليات با تعدادي از نیروهای دور برادر حاج لطفالله جهانتاب حلقه زده بوديم و صحبت از زمان عمليات شدحاج لطفالله ميگفت: هر موقع یکي از افراد نظامی مطرح را داخل منطقه و یا شهر سوسنگرد دیدید يكي دو شب بعد عمليات شروع ميشود و شرط گذاشت هر کدام از ما بتواند حدس بزند آن شخص كیست يک حلقه فيلم عكاسي كه آن زمان خيلي ارزش داشت جایزه بگیرد. بعضی بچهها نام کسانی مثل محسن رضایي، دکتر چمران، و چند نفر دیگر را به حاج لطفالله گفتند اما او همه را رد كرد.روز بعد که براي آوردن غذای گروهان با ماشين به آشپزخانه رفته بودم يك لحظه حاجيدالله شمايلي از همسايگان قديمی که قبل از انقلاب با وجود سن بالاتر در مسابقات فوتبال، هم بازی ما بود، در سوسنگرد ديديم! آن زمان حاجیداللهشمایلی مسئولیت جهاد سازندگی قرارگاه كربلا را بر عهده داشت. عصر كه مجدد دور هم جمع شديم و حاج لطفالله دو بار پرسش را مطرح کرد من گفتم: فکر کنم فرد موردنظر حاج یدالله شمایلی باشد! یکمرتبه حاجلطفالله بلند شد صورتم را بوسيد و گفت: هرچند اولین بار است به جبهه آمدي ولی حدست كاملا درست است و در حضور بچهها طبق قولی که داده بود يك حلقه فيلم عکاسی به من جایزه داد.با سفارش ایشان به حاج کمال صادقی فرمانده گروهان ما، استخدام من در سپاه صورت گرفت. بعد از پایان جنگ آخرین باری که حاج لطفالله را دیدم سال ۶۸ بود و دوباره خاطرات سالها, ...ادامه مطلب